مزیتهای باغهای عمومی برای شهرها
تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۰۰۷۷۵
در عصری که به سرعت در حال شهری شدن است، شهرها به باغهای عمومی محلی و فضاهای سبز نیاز دارند؛ همانقدر که پارکهایِ بزرگِ مرکزی میتوانند ما را از قید صنعتی شدن شهرها رها کنند، باغهای جمعی هم میتواند گرایش شهروندان را به حفظ محیط زیست شهری افزایش دهد و زمینهساز توسعه پایدار شوند.
به گزارش خبرنگار ایمنا و براساس یادداشتی از حسین فتحی اکبری، دانش آموخته مطالعات شهری، در روزگاری که درختها قرار بود ریههای تنفسی شهر باشند، نابودیشان نفس شهر را به شماره انداخته است، در شهرهای سرتاسر دنیا زمین یا باغهایی پیدا میشود که به هر دلیل متروکهاند، مالک شخصیِ نامعلوم دارند یا ملکعمومیِ فراموش شدهای هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
باغ عمومی یا باغ اشتراکی در واقع ترجمه نه چندان صحیح کلمه انگلیسی (Community Garden) است که در فارسی معادل بهتری ندارد. باغهای عمومی نقش مهمی را در تاریخ غرب، بهخصوص در بازههای زمانی بحرانی، ایفا کردهاند.
«آزادی» و «پیروزی» از باغهای عمومی بسیار مشهوری هستند که در دوران جنگهای جهانی اول و دوم در کشورهای درگیرِ جنگ، سبز شدند. هدفشان هم این بود که مردم بتوانند در زمان جنگ، مواد غذایی خودشان را ذخیره کنند. باغهای عمومی در آرامترین و باثباتترین دوران هم میتوانند ما را از هیاهوهای زندگی روزمره رها کنند و در بسیاری از مواقع مکانی برای سرگرمی و آموزش تغذیه مردم باشند. این باغها راهی برای کسب درآمد و امرار معاش بهشمار میآید.
در عصری که به سرعت در حال شهریشدن است، شهرها به گونهای هستند که ممکن است به باغهای عمومی محلی و فضاهای سبز نزدیک محل زندگیشان به همان اندازهای نیاز داشته باشند که اواخر قرن نوزدهم به پارکهایِ بزرگِ مرکزی نیاز بود. همانقدر که پارکهایِ بزرگِ مرکزی میتوانند ما را از قید صنعتیشدن شهرها رها کنند، باغهای جمعی هم از طریق روابطی که میان مردم شهر و محیط زندگیشان ایجاد میکنند، میتوانند گرایش آنها را به حفاظت محیط زیستشهری افزایش دهند.
معمولاً بوستانهای جمعی برای کسانی که به بوستانهای خصوصی دسترسی ندارند، گزینه خوبی به حساب میآید. این باغها میتوانند به صورت قطعه زمینی تعریف شوند که به دست گروهی از مردم نگهداری میشوند، چه قطعاتی که از آن افراد مجزا باشند و چه قطعات مشترک در زمینهای خصوصی یا عمومی.
ممکن است در این زمینها مواد خوراکی از انواع گیاهان و سبزیجات و میوهها پرورش یابند، اما معمولاً رسم بر این است که گیاهان زینتی در گوشه و کنار باغ پراکنده باشند. مزیت این باغها این است که هزینه چندانی ندارند و هزینههای سالانه آنها اندک است، چراکه این مردم شهر هستند که مسئولیت حفاظت از باغها را بر عهده میگیرند و نه کارمندان شهرداری، از سوی دیگر مقامات شهری با شناسایی و مکانیابی زمینهای مناسب برای باغها و فراهمکردن اسباب آبیاری میتوانند به ایجاد این باغها کمک کنند و از طریق تأمین زیرساختهای لازم، بار را از دوش مؤسسههای خصوصی کوچک و اعضای جامعه بردارند.
در واقع باغهای عمومی نوعی مراکز آموزشی هم هستند که خانوادهها، همکلاسیها و همسایهها میتوانند آموختههایشان را در اختیار هم بگذارند. آنها تنها یاد نمیگیرند که چهطور گیاهی را پرورش دهند بلکه درباره تغذیهی خوردنِ انواع جدید غذاها، روابط اکولوژیکی و اینکه چگونه روابط اجتماعی خلق کنند، اطلاعات کسب میکنند و سواد محیطزیستی خود را افزایش میدهند.
بسیاری از مزیتهای باغهای عمومی، بهراحتی آشکار خواهد شد، به طور مثال کسانی که در باغهای عمومی فعالیت کنند، به درک بهتری از اهمیت محیط سالمتر و پاکتر میرسند که فضای شهری پاکیزهتری را به وجود میآورد و تأثیر مناظر ناخوشایند شهری همچون زمینهای بایر و مناطق صنعتی متروکه را کمرنگتر میکند.
تحقیقات نشان داده است سبز کردن فضاهای شهری به افزایش سلامت محیطی و کیفیت زندگی ساکنان منجر میشود و فرصتهایی را برای باغبانها ایجاد میکند که از طریق فروش محصولات، کمک هزینهای برای درآمد خانواده خود باشند. باغهای عمومی برای افرادی که به تازگی از زندان آزاد میشوند هم میتواند کمکی مالی باشد و هم نوعی سرگرمی و شغل برای آنها.
این باغها موجب رشد اقتصادی در جوامع بزرگتر و افزایش ارزش املاک مسکونی و زمینهای تجاری در منطقه میشوند، اما سایر مزیتها و برتریهای باغهای عمومی جزئیتر است و کمتر به چشم میآید، به طور مثال در دورههایی که اپیدمی چاقی در کودکان در بیشتر مباحث سلامت و تغذیه حرف اصلی را میزند، باغهای عمومی در اینجا نقش پررنگی پیدا میکند و راههای جدیدتری را ارائه میدهد. افرادی که به طور مداوم در این باغها به پرورش گیاهان مشغول باشند، میتوانند میوهها و سبزیجات تازهتری را در مقایسه با گذشته مصرف کنند، در نهایتباغهای عمومی امکان آموزشهای عملی را به وجود میآورد و در توسعه مهارتهای کسبوکارهای کوچک به مردم کمک میکنند.
کد خبر 670322منبع: ایمنا
کلیدواژه: شهر و کلانشهر محيط زيست شهري محيط زيست باغ های عمومی توسعه شهری توسعه شهر حفظ شهر شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق باغ های عمومی باغ ها زمین ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۰۰۷۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انتقاد محسن هاشمی از شهردار تهران؛ فخر فروشی میکند
محسن هاشمی در مطلبی با عنوان «فخر فروشی به سبک زاکانی» نوشت: خود را از همه برتر میداند و متکبرانه جمله «قویترین دوره مدیریت شهری» را به راحتی به زبان میراند.
به گزارش سازندگی، وی در مطلبی نوشت: آنچه هم اکنون در شهر تهران به عنوان حمل و نقل عمومی هر چند ناقص مورد استفاده عموم قرار میگیرد. سابقهای حداقل صدو سیساله داشته، چرا که مبنای مثل تعارف شاه عبدالعظیمی از خرید بلیط دو طرفه واگن دودی میآید. این سامانه حمل و نقل عمومی توسط ناصرالدین شاه قاجار با قراردادی به سبک BOT در سال ۱۲۶۶ در یک صفحه با شرکتی بلژیکی به اجرا در آمد و سالها فاصله تهران تا شاه عبدالعظیم را خدمترسانی میکرد.
اولین خودروی حمل و نقل عمومی مربوط به اواخر دوره قاجار است. در دوران پهلوی در سال ۱۳۳۱ شرکت واحد اتوبوسرانی تشکیل و در سال ۱۳۵۴ نیز شرکت راه آهن شهری تهران و حومه (مترو) تأسیس و کلنگ مترو نیز برای ۴ خط مترو به طول ۶۰ کیلومتر در اوج انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۶ زده شد.
از پیروزی انقلاب تا امروز علیرغم مخالفت دلواپسان وقت با ادامه ساخت مترو، با همت و پیگیری مجمع نمایندگان تهران در مجلس به ریاست آیتالله هاشمی رفسنجانی، کارگران، کارمندان و مدیران زحمات زیادی کشیده شد تا هم اکنون با ۷ خط مترو، ۱۵۹ ایستگاه و ۱۵۰۷ واگن، توانایی جابجایی حداقل ۳ میلیون سفر در روز به دست آمده و تهران مقام بیستم را در سامانههای حمل و نقل ریلی درون شهری جهان به خود اختصاص داده است.
این نتیجه با استفاده از اعتبارات بانکی، فاینانس یا یوزانس حداقل ۳ میلیارد دلاری و قراردادهای بینالمللی انجام شده است؛ لذا تأمین سامانه حمل و نقل عمومی کارآمد از وظایف ذاتی مدیریت شهری بوده و احتیاج به این همه سروصدا و فخرفروشی ندارد.
شایان ذکر است براساس همین وظیفه در هر دوره خدماتی به سرانجام میرسد. از جمله در دوره پنجم شورا نیز ۴۰ کیلومتر از مترو و ۳۰ ایستگاه ۱۰۵ واگن اضافه شد. البته نتیجه ادامه فعالیتها از دوره چهارم بود؛ و قرارداد ۱۰۵ واگن هم از ۲۵٪ قرارداد دورههای قبل بود؛ لذا این طور نیست که همه فعالیتها منجر به نتیجه، مصادره به شخص شود.
برقیسازی حمل و نقل عمومی هم از دهه ۷۰ حداقل با ۱۰۰ اتوبوس برقی با کابل بالاسری به سرانجام رسید که بیش از سی سال و هم اکنون با ۶۴ اتوبوس مشغول به کار است؛ لذا مشخص است که پیشینیان که زاکانی خود را از همه برتر میداند و خدمات خود را بهترین عنوان میکند؛ و مبتکرانه جمله قویترین دوره مدیریت شهری را به راحتی به زبان میراند، مجدانه بیشتر از آنچه او با این همه سروصدا به صورتی قول آن را میدهد، به سامان رساندهاند. بدون پشتوانه قدرت در چهارچوب قانون کارنامه قابل عرضهای دارند.
نگاهی به ایستگاههایی که در طول ۲ سال گذشته افتتاح شد، این امر را به خوبی نشان میدهد. طراحی و مناقصه و کلنگ خط ۶ و ۷ مترو در سال ۱۳۸۶ به زمین زده شده. چهار دستگاه TBM برای اجرای آن تأمین و ساخت آن در بخش سیویل به حدود ۹۵٪ رسید. میوه رسیده آن از درخت تناور خطوط ۶ و ۷ چیده و با فخرفروشی و بدون یادی از پیشنییان به رخ مردم کشیده شد.
قرارداد ۶۳۰ واگن که با تبلیغات کاذب آن را هزار و اندی مطرح میکنند، مصوبهای از سال ۱۳۹۵ دارد. مراحل قانونی مناقصه در اوج تحریمهای ترامپی و با مخالفتهای بازرسی کل کشور برای تعیین برنده مناقصه به سختی به امضای قرار داد رسیده. تخصیص سهمیه فاینانس و تصویب در بانک مرکزی ایران و بیمه خلقی چین و ابلاغ به دست اندرکاران دو طرف تا مرحله پیش پرداخت را پشت سر گذاشته، خوشبختانه در طول ۲ سال و نیم بخشی از پیش پرداخت داده شد. زحمات این حرکت کاملاً بدوش وزارت کشور، معاونت عمرانی و سازمان شهرداریها بوده و اصولاً ربطی به شهرداری تهران ندارد؛ و باز پرداخت هم به عهده دولت است.
معاون حمل و نقل و ترافیک شهردرای تهران از جشن تکمیل خطوط ۷گانه مترو خبر داده که سهم شهرداری فعلی نیم درصد هم نیست. البته خبری هم از شروع احداث ساخت خطوط ۸ و ۹ و ۱۰ و ۱۱ داده شد که جای تبریک دارد و اگر بودجه تأمین شود میتواند در ۱۵ سال آینده تکمیل و به بهرهبرداری برسد.
به نظر آنچه هم اکنون بخشی از اعضای شورای شهر را عصبانی نموده. تبلیغات بیحد و بعضاً بیپشتوانه و بدون نتیجه برای این دوره شورا با قولهای پی در پی و بیخبر گذاشتن اعضا از واقعیتها میباشد. برای مثال پیش پرداخت ۶۳۰ واگن از ابتدای سال ۱۴۰۲ چند بار پرداخت شده اعلام شد؛ و از سهمیه فاینانس ۲۵٪ و ۵۰٪ تا ۱۰۰۰ واگن هم خبری نیست؟!
همیشه فخر فروشی مورد نکوهش بوده است. البته ذهن به سمت مال و جاه و مقام میرود. ولی این مقال فخر فروشی مدیران به پشتوانه قدرت حکومتی را مد نظر قرار داده است. سالها پیش در بازدیدی، فردی گفت شهید ندادهایم تا مدیران فخر فروشی کنند و آن هم نه برپایه تخصص و تعهد و یا عملکرد قابل تقدیر، بلکه بر پایه اتصال به قدرت و خود را عاری از هرگونه پاسخگویی دیدن.